دنیزدنیز، تا این لحظه: 11 سال و 9 ماه و 8 روز سن داره

دنیز دریای عشق ما

دختر زیبای من بزودی ده ساله میشه

دنیز در بهار1392

دختر خوشگل مامان هر روز که میگذره بزرگتر و با مزه تر میشی هر روز یه کار جدید انجام میدی  2 فروردین تونستی چهار دست و پا راه بری اونقده بامزه از این سر خونه میری اون ور  دیگه نمیشه یه جا نگهت داشت همش در حال ورجه وورجه هستی 8 فروردین هم یاد گرفتی که از مبل بگیری و بلند بشی بایستی .هر جا مامان میره دنبالش راه میافتی، هر وقت تو اشپزخونه اشپزی میکنم دنیز وروجک هم میاد تو اشپزخونه و  از کابینتها میگیره بلند میشه گاهی هم به پاهای من میپیچه که بلند بشه  خلاصه که با این وضع اشپزی میکنم دنیز حالا میتونه بابا رو صدا کنه و نانای نای هم بلده با کوچکترین اهنگی شروع میکنه به رقصیدن  عاشق ماشین سواریه تا بابا میبره تو ماش...
20 فروردين 1392

اولین نوروز

سلام  بازم ببخشید که  وبلاگ رو دیر اپ کردم  اخه 25 اسفند  ماشینمون رو دزدیدن و همش در گیر  کارای اون بودیم و از اون طرف هم خریدای عید و مرتب کردن خونه برای استقبال از بهار و اصلا وقت نمیشد که بیام وبلاگ رو اپ کنم .. بزارید از لحظه  تحویل سال بگم سال 1392 ساعت دو نیم ظهر سال تحویل میشد  من و مامان و بابایی لباس خوشگلامون رو پوشیدیم  و نشسته بودیم کنار هفت سین و داشتیم کانال من و تو نگاه میکردیم هنوز چند دقیقه ای تا سال تحویل مونده بود بابا هم دوربین رو اماده کرد بود که از لحظه تحویل سال و کارای من فیلم بگیره که یهو تلفن زنگ زد بابا گوشی رو برداشت دیدم چهره اش خوشحالتر شد و با ایما و اشاره به مامان فه...
5 فروردين 1392
1